English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6605 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stored program concept U ایده برنامه ذخیره شده مفهوم برنامه ذخیره شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stored program U برنامه انباشته
stored program U برنامه ذخیره شده
stored program U بابرنامه انباشته
internally stored program U کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
internal stored program U برنامه ذخیره شده به صورت داخلی
stored program computer U کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده
stored U انباشته
stored U ذخیره شده
stored energy welding U جوشکاری خازنی
concept U عقیده
concept U تصور
concept U تصور کلی
concept U مفهوم
concept U راه کار
concept U تدبیر روش اجرای یک چیز
concept U چکیده
concept U خلاصه خط مشی
concept U انگاره
concept U زاییده افکار
concept U اندیشه
self-concept U خود پنداری
self concept U خود پنداری
concept U درک
self concept U خودانگاره
self concept U خودپنداره
concept U فکر
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
strategic concept U تدبیر یا خط مشی عملیات استراتژیکی یا ملی
value added concept U مفهوم ارزش افزوده
tactical concept U تدبیر عملیات تاکتیکی
commander's concept U تدبیر فرمانده
d , top concept U تدابیر لازم برای رساندن سطح اماد سکو به سطح لازم در جبهه
d , top concept U تدابیر مخصوص رساندن اماداز کارخانه یا سکو تا خط جبهه
conjunctive concept U مفهوم عطفی
concept of operations U روش اجرای عملیات
concept of operations U تدبیر عملیات
concept of operation U تدبیر عملیاتی
concept formation U تکوین مفهوم
commander's concept U تدبیر عملیاتی فرمانده
relational concept U مفهوم ربطی
red concept U جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
social self-concept U خودپنداری اجتماعی
concept learning U مفهوم اموزی
hanfman kasanin concept formation test U ازمون هانفمان- کاسانین برای شکل گیری مفهومها
program U برنامه
program U برنامه نوشتن
program U برنامه دستور
program U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program U برنامه دادن برنامه ریختن
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program U برنامه ریزی کردن
program U دستور
program id U شناسنامه برنامه
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program U دستور کار
program U نقشه
program U برنامه دارکردن
program U برنامه تهیه کردن
program U روش کار پروگرام
program schema U الگوی برنامه
program manager U بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
program package U بسته برنامه
program section U بخش تهیه برنامه ها
program manager U مدیر برنامه ها
program segment U قطعه برنامه
program maintenance U نگهداری برنامه
program maintenance U نگهداشت برنامه
program specification U خصیصه برنامه
program run U رانش برنامه
program relocation U جابجایی برنامه
program proving U اثبات برنامه
program overlay U جایگذاشت برنامه
program priority U اولویت برنامه
program of targets U برنامه هدفها
program of instruction U برنامه تدریس
program of instruction U برنامه اموزش
program music U موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program product U محصول برنامه
program product U فراورده برنامه
program section U بخش برنامه ها
program module U واحد برنامه
program of targets U برنامه اماجها
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program flowchart U روند نمای برنامه
program flow U روند برنامه
program flow U گردش برنامه
program file U فایل برنامه
program execution U اجرای برنامه
program documentation U مستند سازی برنامه
program debugging U اشکال زدایی برنامه
program counter U شمارشگربرنامه
program counter U شمارنده برنامه
program cost U مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program cost U هزینه برنامه
program correctness U تصحیح برنامه
program flowchart U نمودارگردش کار برنامه
program flowchart U نمودارگردشی برنامه
program listing U لیست برنامه
program listing U سیاهه برنامه
program library U کتابخانه برنامه ها
program library U کتابخانه برنامه
program language U زبان برنامه
program language U زبان برنامه نویسی
program interrupt U قطع برنامه
program interrupt U وقفه برنامه
inference program U برنامه استنباط
program generator U برنامه ساز
program generator U تولیدکننده برنامه
program generator U مولد برنامه
program generator U برنامه زا
program control U کنترل برنامه
auxiliary program U برنامه کمک [رایانه شناسی ]
troop program U برنامه تشکیل یکانها
transient program U برنامه گذرا
training program U برنامه اموزش
test program U برنامه ازماینده
target program U برنامه هدف
target program U برنامه مقصود
systems program U برنامه سیستم
system program U برنامه سیستم
support program U برنامه پشتیبانی
supervisory program U برنامه نافر
program structure U ساخت برنامه
troop program U برنامه تامین عدههای نظامی
tutorial program U برنامه خوداموز
utilitu program U برنامه کمکی
program selector U انتخابگربرنامه
wordprocessing program U برنامه واژه پردازی
weight program U تمرین وزنه برداری
vhsic program U Circuit Integration HighSpeed Very program برنامه مدار مجتمع بسیارسریع
program line U فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
user program U برنامه استفاده کننده
user program U برنامه کاربر
utility program U برنامه کاربردی
utility program U برنامه مفید
utility program U برنامه سودمند
star program U بدون خطا اجرا شود
reentrant program U برنامه بازگذشتی
reentrable program U برنامه قابل بازگذشت
proprietary program U برنامه اختصاصی
program verification U عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده
program text U متن برنامه
program testing U تست برنامه
program testing U ازمایش برنامه
program switch U گزینه برنامه
program storage U انباره برنامه
program stop U توقف برنامه
program step U گام برنامه
program stack U پشته برنامه
relocatable program U برنامه جابجاپذیر
report program U برنامه گزارش
star program U برنامه کامل
spreadsheet program U برنامه صفحه گسترده
source program U برنامه مبداء
source program U برنامه منبع
service program U برنامه خدماتی
security program U برنامه حفافتی
scatter program U نمودار پراکنده
reusable program U برنامه قابل استفاده مجدد
resident program U برنامه مقیم
program specification U مشخصه برنامه
program coding U کدگذاری برنامه
information program U اگاه سازی برنامه اطلاعات
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
draw program U برنامه ترسیم
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program U برنامه عیب شناسی
diagnostic program U برنامه تشخیصی
deflationary program U برنامه ضد تورمی
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
control program U برنامه کنترل
computer program U برنامه کامپیوتر
computer program U برنامه کامپیوتری
comprehensive program U برنامه اجرائی جامع
even driven program U برنامه رویدادی
executive program U برنامه اجرایی
information program U برنامه اگاه سازی
hardwired program U برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
graphics program U برنامه گرافیکی
generator program U برنامه مولد
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program U برنامه پیش صحنی
food program U رژیم تغذیه
food program U برنامه غذایی
exercise program U برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
executive program U برنامه مجری
compiler program U برنامه همگردانی
communications program U برنامه ارتباطات
background program U برنامه زمینهای
authorized program U برنامه مجاز
assembly program U برنامه اسمبلی
assembly program U assembler
assembly program U برنامه همگذاری
application program U برنامه کاربردی
antivirus program U برنامه ضد ویروس
add in program U برنامه افزودنی
active program U برنامه دائر
background program U برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
background program U برنامه پس زمینهای
child program U تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
1A program is the ordered set of instructions to solve a particular problem.
1An evaluation is an assessment, as systematic and impartial as possible, of a project, program or policy. It focuses on expected and achieved accomplishments
1however, since this matrix is also symmetrical across its leading diagonal, little more than 50 percent of it need be stored
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1برنامه ریزی این کار‌ چگونه است؟
0Keep working hard on your appearance 'Cause you know when you're in, you're in The drive flickers like a candle Accessing lines stored within Old man berates the congregation Instill a fear he'll soo
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com